
- نویسنده : esteshragh
-
بازدید: 194

حجتالاسلام والمسلمین بهرامی، پژوهشگر حوزه استشراق، گفت: در دوره منتهی به قرن ۲۰، نگاه مستشرقان نسبت به پیامبر و قرآن و موضوعات مرتبط، معتدلتر شده است.
حجتالاسلام والمسلمین حسین بهرامی، ۲۴ آبان در نشست «روششناسی بررسی سیر تطور در اندیشه خاورشناسان (مطالعه موردی: شخصیت پیامبر در قرآن) که از سوی مرکز فرهنگ و معارف قرآن کریم قم برگزار شد، گفت: در بررسی سیر تطور اندیشه خاورشناسان مشخص کردن موضوع و بازه زمانی، اولین مرحله است و مرحله بعد اینکه چه افراد و آثاری بر روی این موضوع و بازه زمانی اثرگذارتر هستند.
بهرامی تصریح کرد: در قرن ۲۰، آثاری که در مورد پیامبر نوشته شده در مقایسه با قرن ۱۹ و حتی نیمه اول این قرن بسیار زیاد است و باید درباره چرایی این مسئله تحقیق کنیم، یکی از دلایلش، شرایط سیاسی و اجتماعی کشورهای اسلامی و دیگری جریان استشراق است که در این دوره به اوج خود میرسد و در کتب ساشادینا و آقای الویری این مسئله بررسی شده است.
وی با بیان اینکه بعد از حادثه ۱۱ سپتامبر نگاه به اسلام تغییر زیادی پیدا کرده، تصریح کرد: یک روش در بررسی سیر تطور، بررسی سیر تحولات در چند دهه و روش دیگر بررسی یک کتاب مهم مثلا در طول ۲۵ سال است که البته این دو راه دقیق نیست و راه سوم هم این است که ما تاثیرگذارترین آثار و شخصیتها را در طول زمان فارغ از تقسیمبندی زمانی تاریخی و براساس کتاب پیدا کنیم.
بهرامی بیان کرد: در اینجا ابتدا مجموعه آثار و شخصیتها را لیست میکنیم و برای انتخاب اثرگذارترین شخص و کتاب، برخی جستجو در گوگل را ملاک قرار میدهند که کار بسیار سطحی و ناقص است زیرا فردی که امروز در ردیف بالا در جستجو قرار دارد در چند دهه قبل نبوده است ولی روش دیگر ضریب تاثیر است مثلا اگر یک مجله رفرنس زیاد داشته باشد نشانه رجوع بیشتر به آن و ضریب اثرگذاری بیشتر است.
این پژوهشگر حوزه استشراق گفت: خاورشناسان در حوزه پیامبر(ص) عمدتا نظریات خود را در کتاب بیان کردهاند و مقالاتشان در درجه اهمیت کمتری قرار دارد زیرا آنها در لابلای بیان زندگینامه پیامبر(ص) نظرات خود را بیان میکنند هرچند مقالات هم به ما کمک میکند.
معروفترین شرقشناسان
وی با بیان اینکه ما آثار مستشرقان در مورد پیامبر(ص) را لیست کردهایم، اظهار کرد: در بررسی ما گوگل اسکالر از جهت تعداد کتاب و برخی موارد دیگر(سایتیشن) معتبرتر از مشابهات خود است. در بررسی ما آثار مونتگمری وات، مایکل کوک، آناماری شیمل، اولی روبین ... سایتیشن و تاثیرگذاری بالایی دارند که دو سه مورد نخست با فاصله زیاد از بقیه قرار دارند و جالب اینکه این افراد در دنیای علمی کنونی مشهورتر هم هستند.
بهرامی تصریح کرد: در بررسی سیر تحول طبیعتا باید به آثار خود شخص مراجعه کنیم نه آثاری که در مورد کار آن محقق نوشته شده است؛ البته آن آثار هم قطعا کمک میکند ولی چون نقد و نظرها ممکن است گاهی کاملا بر خلاف اندیشه نقدشونده باشد و ناقد سوء برداشت کرده و یا محقق یک نظری در یک اثر خود داده و در اثر بعدی اصلاح کرده است لذا نمیتوان اعتماد چندانی به آن داشته باشیم.
وی افزود: همانطور که فقها در طول عمرشان نظرات مختلفی دارند و ممکن است نظرشان در یک موضوع عوض شود مستشرقان هم تغییر اندیشه زیادی در طول چند دهه داشتهاند، در بررسی تاریخ قرآن، زندگی پیامبر(ص) و ... مستشرقان عمدتا نقل تاریخ کردهاند یعنی از سیره ابن هشام و طبری مطلب نقل کردهاند بدون اینکه منبع خود را هم بگوید و جالب اینکه در لابلای تاریخ، تحلیل خود را هم ارائه میدهند، به همین دلیل شناخت متد اینها مهم است. روبین، خاورشناس اسرائیلی، دهها صفحه روایت و کتاب تاریخی نقل میکند بدون اینکه نظری بدهد و همین سبب شده تا فهم دیدگاه او سخت باشد.
این پژوهشگر تصریح کرد: مطالعات مسیحیت و کتاب مقدس با توجه به اینکه مستشرقان با این مباحث آشنا هستند میتواند بر روی مطالعات اسلامشناسانه آنها هم اثر داشته باشد لذا میتواند مورد بررسی قرار بگیرد؛ مثلا بحث منجیگرایی از این نمونه است؛ اوضاع سیاسی هم قطعا مؤثر است مثلا جمعیت مسلمین در کشورهای غربی و چگونگی فکر آنها میتواند اثر بگذارد.
وی گفت: در دوره منتهی به قرن ۲۰، نگاه مستشرقان نسبت به پیامبر و قرآن و موضوعات مرتبط، معتدلتر شده است البته نه اینکه آنها معتدل شدهاند بلکه احتیاط بیشتری در بیان نظرات خود میکنند و در مجموع سیر تحول از سال ۱۹۵۰ تا دو هزار به سمتی رفته که نگاههای متعصبانه و بی دلیل قرون قبل کمرنگ شده است.
برگرفته از سایت ایکنا